سايت هاي متنوع

تصور شما از هوش مصنوعي چيست؟

خيلي از افراد هنوز هم با شنيدن واژه هوش مصنوعي به ربات ها فكر مي كنند و تصور مي كنند كه منظور از هوش مصنوعي همان ربات هاي بي احساسي هستند كه براي انجام راحت تر كارها طراحي شده اند و قرار است در آينده جاي انسان ها را بگيرند. مسئول اين نوع تفكر به احتمال زياد فيلم هاي علمي و تخيلي است اما واقعيت با آنچه كه تصور مي شود تفاوت دارد.

شروع هوش مصنوعي

شروع و سرچشمه هوش مصنوعي به سال هاي جنگ جهاني دوم بر مي گردد. زماني كه نيروهاي آلماني براي رمز نگاري و ارسال ايمن پيام ها از ماشين enigma استفاده مي كردند و دانشمند انگليسي، آلن تورينگ در تلاش براي شكست اين كدها برآمد. تورينگ به همراه تيمش ماشينbombe را ساختند كه enigma را رمز گشايي مي كرد.

هر دو ماشين enigma و bombe پايه هاي يادگيري ماشيني (machine learning) هستند كه يكي از شاخه هاي Artificial intelligence مي باشد.تورينگ ماشيني را هوشمند مي دانست كه بدون اينكه به انسان حس صحبت با ماشين را بدهد، با او ارتباط برقرار كند و اين مسئله پايه علم هوش مصنوعي است يعني ساخت ماشيني كه همانند انسان فكر، تصميم گيري و عمل كند.

تعريف ساده اي از هوش مصنوعي

هوش مصنوعي يا artificial intelligence شاخه اي از علوم رايانه است كه در آن سعي مي كنند تا ماشين هاي هوشمندي توليد كنند كه توانايي انجام وظايفي كه نياز به هوش انساني دارد را داشته باشند. هوش مصنوعي در حقيقت نوعي شبيه سازي هوش انساني براي كامپيوتر است و در واقع ماشين هايي هستند كه به گونه اي برنامه نويسي شده اند كه همانند انسان فكر كنند توانايي تقليد از رفتار انسان را داشته باشند.

اين تعريف مي تواند به تمامي ماشين هايي كه بگونه اي همانند ذهن انسان عمل مي كنند و مي توانند كارهايي مانند حل مسئله و يادگيري داشته باشند، اطلاق شود. اساس هوش مصنوعي آن است كه هوش انسان و طريق كار آن بگونه اي تعريف شود كه يك ماشين بتواند آن را به راحتي اجرا كند و وظايفي كه بر آن محول مي شود را به درستي اجرا كند. هدف هوش مصنوعي در حقيقت بر سه پايه استوار است: يادگيري،استدلال و درك.

دسته بندي هوش مصنوعي

آرند هينتز، استاديار زيست شناسي تلفيقي و علوم كامپيوتر دانشگاه ايالتي ميشيگان، هوش مصنوعي را به چهار دسته كلي تقسيم بندي مي كند.اين دسته بندي شامل سيستم هايي كه امروزه وجود دارند تا سيستم هاي احساسي كه هنوز وجود ندارند را در بر مي گيرد. اين دسته ها به شرح زير هستند:

نوع اول: ماشين هاي انفعالي

نمونه اين دسته deep blue است كه يك برنامه شطرنج بود كه در دهه 1990 توانست گري كاسپاروف، قهرمان شطرنج جهان را شكست دهد. deep blue مي توانست مهره هاي روي هر خانه شطرنج را شناسايي كند و حركت هاي پيش رو را پيش بيني كند. مشكل برنامه آن بود كه نمي توانست تجربه هاي قبلي خود را به ياد بسپارد و از آن براي حركت هاي آينده اش استفاده كند. اين برنامه هربار تمام حركت هاي استراتژيك ممكن خود و رقيب را بررسي و آناليز مي كرد و بهترين آن ها را انتخاب مي كرد. اين نوع از هوش مصنوعي و برنامه هاي اين چنيني براي هدف هاي محدودي قابل استفاده هستند و نمي توانند به راحتي در موقعيت هاي ديگري كاربرد داشته باشند.

نوع دوم: حافظه محدود

اين سيستم هوش مصنوعي برعكس قبلي مي تواند از تجارب گذشته براي تصميمات آينده اش استفاده كند. برخي از كاركرد هاي تصميم گيري در ماشين هاي خود ران از اين نوع طراحي هستند. اين نوع ماشين ها از مشاهداتشان براي تصميماتي كه در آينده اي نه چندان دور مي خواهند بگيرند استفاده مي كنند. مثلا اينكه لايني كه در آن در حال رانندگي هستند را عوض كنند. البته اين نوع مشاهدات و تجربيات به صورت هميشگي ذخيره نمي شوند.

نوع سوم: تئوري ذهن

اين نوع از هوش مصنوعي هنوز وجود ندارد اما اساس اين عبارت روانشناختي به تمامي اعتقادات و دانش ها، آرزوها و آمال و نيت هر فرد بر مي گردد و تاثيري كه هر كدام از آن ها بر تصميم گيري يك فرد دارد. اين هوش مصنوعي قادر به درك و آناليز اين نوع از تصميم گيري ها مي باشد.

نوع چهارم: خود آگاهي

در اين دسته سيستم هوش مصنوعي آگاهي از خود و هوشياري وجود دارد. ماشين هاي داراي خود آگاهي مي توانند بفهمند كه در چه سطح و حالتي هستند و مي توانند از اطلاعاتي كه بدست مي آورند احساسات ديگران را نتيجه گيري كنند. البته اين نوع از هوش مصنوعي نيز همانند مورد سوم هنوز وجود ندارد.

كاربرد هوش مصنوعي در كسب و كارهاي مختلف

از اين علم مي توان در كسب و كارهاي مختلف استفاده كرد و در هر كسب و كاري منفعت هاي بسياري را به همراه خواهد داشت. در ادامه به چند نمونه از اين كاربرد ها در هر حوزه مي پردازيم:

هوش مصنوعي در حوزه سلامت

مهم ترين نكته در اين حوزه بهبود نتايج بيماران و در عين حال كاهش هزينه است. شركت هاي فعال در حوزه سلامت مي خواهند با استفاده از يادگيري ماشين، روند تشخيص و درمان را بهتر و سريعتر انجام دهند. يكي از شناخته شده ترين فناوري ها در اين زمينه سيستم IBM Watsonاست. اين سيستم زبان طبيعي را درك مي كند و قادر به پاسخگويي به سوالاتي كه از آن پرسيده مي شود است. اين سيستم تمام اطلاعات مربوط به بيمار از منابع موجود را استخراج مي كند تا يك فرضيه ايجاد كند و پس از اطمينان آن را ارائه مي دهد. ساير برنامه هايي كه هوش مصنوعي دارند مانند چت بات ها، مي توانند به بيماران براي برنامه ريزي قرار ملاقات، پاسخ به پرسش ها، صدور صورت حساب كمك كنند و يا به صورت يك دستيار سلامت مجازي به فرد بازخوردهاي پزشكي ارائه دهد.

هوش مصنوعي در حوزه كسب و كار

براي كارها و فرآيندهاي بسيار تكراري كه در هر كسب و كار توسط انسان ها انجام مي شود، مي توان از فرآيندهاي اتوماسيون رباتيك استفاده كرد.الگوريتم هاي يادگيري ماشين مي توانند با analytics و CRM ادغام شوند تا با كشف اطلاعات لازم، بهتر به مشتريان خدمت كنند. از چت بات ها نيز مي توان براي ارائه خدمات فوري به مشتريان در وب سايت نيز استفاده كرد.

هوش مصنوعي در حوزه آموزش وپرورش

هوش مصنوعي در اين حوزه مي تواند به خودكار شدن نمره دهي و درجه بندي دانش آموزان كمك كند و به معلمان زمان بيشتري بدهد. هوش مصنوعي مي تواند دانش آموزان را ارزيابي كند و با نيازهاي آن ها سازگار باشد و با هر فرد متناسب با سرعت او كار كند. سيستم هاي مربي هوش مصنوعي مي توانند پشتيباني بيشتري به دانش آموزان ارائه دهند و اطمينان حاصل كنند كه روند آموزش آن ها در راه درستي قرار دارد. Artificial intelligence مي تواند نحوه يادگيري و مكان يادگيري دانش آموزان را تغيير دهد و حتي برخي از معلمان او را عوض كند.

هوش مصنوعي در حوزه اقتصاد

سيستم هاي هوش مصنوعي در برنامه هاي مالي شخصي، مانند Mint يا Turbo Tax، مي توانند اطلاعات مالي شخصي هر فرد را جمع آوري كنند و به آن ها مشاوره مالي دهند. از برنامه هاي ديگر مانند IBM Watson حتي در روند خريد خانه نيز مي توان استفاده كرد. امروزه نرم افزارها در وال استريت بخش عظيمي از معاملات را انجام مي دهند.

هوش مصنوعي در حوزه قانون و قضا

روند كشف اسناد و مدارك غالبا براي انسان ها بسيار سخت است. اتوماسيون و هوش مصنوعي مي تواند به اين فرآيند كمك كرده و كارآمدتر از زمان استفاده كند. استارتاپ ها در حال ساخت دستيارهاي رايانه اي هستند كه پرسش و پاسخ ها را غربال مي كند و مي توانند با بررسي و طبقه بندي و يك بانك اطلاعاتي ، سؤالات برنامه ريزي شده در زمينه هستي شناسي را پاسخ دهد.

هوش مصنوعي در حوزه توليد

اين زمينه اي است كه ربات ها هرچه تمام تر مي توانند كار را به گردش دربياورند. ربات هاي صنعتي مي توانند تك تك وظايف محول شده را به طور كامل انجام دهند و جدا از كاركنان انساني فعاليت كنند.

با توجه به كاربردهاي گسترده Artificial intelligence در هر حوزه، توصيه مي شود تا هرچه بيشتر با اين علم آشنا شوند و از آن در كسب و كارهاي خود استفاده كنند تا سود بيشتري به كار خود ببخشند.

شركت عامر انديش مي تواند به هوشمند شدن كسب و كار شما و پيشرفت آن كمك كند.

تصور شما از هوش مصنوعي چيست؟

خيلي از افراد هنوز هم با شنيدن واژه هوش مصنوعي به ربات ها فكر مي كنند و تصور مي كنند كه منظور از هوش مصنوعي همان ربات هاي بي احساسي هستند كه براي انجام راحت تر كارها طراحي شده اند و قرار است در آينده جاي انسان ها را بگيرند. مسئول اين نوع تفكر به احتمال زياد فيلم هاي علمي و تخيلي است اما واقعيت با آنچه كه تصور مي شود تفاوت دارد.

شروع هوش مصنوعي

شروع و سرچشمه هوش مصنوعي به سال هاي جنگ جهاني دوم بر مي گردد. زماني كه نيروهاي آلماني براي رمز نگاري و ارسال ايمن پيام ها از ماشين enigma استفاده مي كردند و دانشمند انگليسي، آلن تورينگ در تلاش براي شكست اين كدها برآمد. تورينگ به همراه تيمش ماشينbombe را ساختند كه enigma را رمز گشايي مي كرد.

هر دو ماشين enigma و bombe پايه هاي يادگيري ماشيني (machine learning) هستند كه يكي از شاخه هاي Artificial intelligence مي باشد.تورينگ ماشيني را هوشمند مي دانست كه بدون اينكه به انسان حس صحبت با ماشين را بدهد، با او ارتباط برقرار كند و اين مسئله پايه علم هوش مصنوعي است يعني ساخت ماشيني كه همانند انسان فكر، تصميم گيري و عمل كند.

تعريف ساده اي از هوش مصنوعي

هوش مصنوعي يا artificial intelligence شاخه اي از علوم رايانه است كه در آن سعي مي كنند تا ماشين هاي هوشمندي توليد كنند كه توانايي انجام وظايفي كه نياز به هوش انساني دارد را داشته باشند. هوش مصنوعي در حقيقت نوعي شبيه سازي هوش انساني براي كامپيوتر است و در واقع ماشين هايي هستند كه به گونه اي برنامه نويسي شده اند كه همانند انسان فكر كنند توانايي تقليد از رفتار انسان را داشته باشند.

اين تعريف مي تواند به تمامي ماشين هايي كه بگونه اي همانند ذهن انسان عمل مي كنند و مي توانند كارهايي مانند حل مسئله و يادگيري داشته باشند، اطلاق شود. اساس هوش مصنوعي آن است كه هوش انسان و طريق كار آن بگونه اي تعريف شود كه يك ماشين بتواند آن را به راحتي اجرا كند و وظايفي كه بر آن محول مي شود را به درستي اجرا كند. هدف هوش مصنوعي در حقيقت بر سه پايه استوار است: يادگيري،استدلال و درك.

دسته بندي هوش مصنوعي

آرند هينتز، استاديار زيست شناسي تلفيقي و علوم كامپيوتر دانشگاه ايالتي ميشيگان، هوش مصنوعي را به چهار دسته كلي تقسيم بندي مي كند.اين دسته بندي شامل سيستم هايي كه امروزه وجود دارند تا سيستم هاي احساسي كه هنوز وجود ندارند را در بر مي گيرد. اين دسته ها به شرح زير هستند:

نوع اول: ماشين هاي انفعالي

نمونه اين دسته deep blue است كه يك برنامه شطرنج بود كه در دهه 1990 توانست گري كاسپاروف، قهرمان شطرنج جهان را شكست دهد. deep blue مي توانست مهره هاي روي هر خانه شطرنج را شناسايي كند و حركت هاي پيش رو را پيش بيني كند. مشكل برنامه آن بود كه نمي توانست تجربه هاي قبلي خود را به ياد بسپارد و از آن براي حركت هاي آينده اش استفاده كند. اين برنامه هربار تمام حركت هاي استراتژيك ممكن خود و رقيب را بررسي و آناليز مي كرد و بهترين آن ها را انتخاب مي كرد. اين نوع از هوش مصنوعي و برنامه هاي اين چنيني براي هدف هاي محدودي قابل استفاده هستند و نمي توانند به راحتي در موقعيت هاي ديگري كاربرد داشته باشند.

نوع دوم: حافظه محدود

اين سيستم هوش مصنوعي برعكس قبلي مي تواند از تجارب گذشته براي تصميمات آينده اش استفاده كند. برخي از كاركرد هاي تصميم گيري در ماشين هاي خود ران از اين نوع طراحي هستند. اين نوع ماشين ها از مشاهداتشان براي تصميماتي كه در آينده اي نه چندان دور مي خواهند بگيرند استفاده مي كنند. مثلا اينكه لايني كه در آن در حال رانندگي هستند را عوض كنند. البته اين نوع مشاهدات و تجربيات به صورت هميشگي ذخيره نمي شوند.

نوع سوم: تئوري ذهن

اين نوع از هوش مصنوعي هنوز وجود ندارد اما اساس اين عبارت روانشناختي به تمامي اعتقادات و دانش ها، آرزوها و آمال و نيت هر فرد بر مي گردد و تاثيري كه هر كدام از آن ها بر تصميم گيري يك فرد دارد. اين هوش مصنوعي قادر به درك و آناليز اين نوع از تصميم گيري ها مي باشد.

نوع چهارم: خود آگاهي

در اين دسته سيستم هوش مصنوعي آگاهي از خود و هوشياري وجود دارد. ماشين هاي داراي خود آگاهي مي توانند بفهمند كه در چه سطح و حالتي هستند و مي توانند از اطلاعاتي كه بدست مي آورند احساسات ديگران را نتيجه گيري كنند. البته اين نوع از هوش مصنوعي نيز همانند مورد سوم هنوز وجود ندارد.

كاربرد هوش مصنوعي در كسب و كارهاي مختلف

از اين علم مي توان در كسب و كارهاي مختلف استفاده كرد و در هر كسب و كاري منفعت هاي بسياري را به همراه خواهد داشت. در ادامه به چند نمونه از اين كاربرد ها در هر حوزه مي پردازيم:

هوش مصنوعي در حوزه سلامت

مهم ترين نكته در اين حوزه بهبود نتايج بيماران و در عين حال كاهش هزينه است. شركت هاي فعال در حوزه سلامت مي خواهند با استفاده از يادگيري ماشين، روند تشخيص و درمان را بهتر و سريعتر انجام دهند. يكي از شناخته شده ترين فناوري ها در اين زمينه سيستم IBM Watsonاست. اين سيستم زبان طبيعي را درك مي كند و قادر به پاسخگويي به سوالاتي كه از آن پرسيده مي شود است. اين سيستم تمام اطلاعات مربوط به بيمار از منابع موجود را استخراج مي كند تا يك فرضيه ايجاد كند و پس از اطمينان آن را ارائه مي دهد. ساير برنامه هايي كه هوش مصنوعي دارند مانند چت بات ها، مي توانند به بيماران براي برنامه ريزي قرار ملاقات، پاسخ به پرسش ها، صدور صورت حساب كمك كنند و يا به صورت يك دستيار سلامت مجازي به فرد بازخوردهاي پزشكي ارائه دهد.

هوش مصنوعي در حوزه كسب و كار

براي كارها و فرآيندهاي بسيار تكراري كه در هر كسب و كار توسط انسان ها انجام مي شود، مي توان از فرآيندهاي اتوماسيون رباتيك استفاده كرد.الگوريتم هاي يادگيري ماشين مي توانند با analytics و CRM ادغام شوند تا با كشف اطلاعات لازم، بهتر به مشتريان خدمت كنند. از چت بات ها نيز مي توان براي ارائه خدمات فوري به مشتريان در وب سايت نيز استفاده كرد.

هوش مصنوعي در حوزه آموزش وپرورش

هوش مصنوعي در اين حوزه مي تواند به خودكار شدن نمره دهي و درجه بندي دانش آموزان كمك كند و به معلمان زمان بيشتري بدهد. هوش مصنوعي مي تواند دانش آموزان را ارزيابي كند و با نيازهاي آن ها سازگار باشد و با هر فرد متناسب با سرعت او كار كند. سيستم هاي مربي هوش مصنوعي مي توانند پشتيباني بيشتري به دانش آموزان ارائه دهند و اطمينان حاصل كنند كه روند آموزش آن ها در راه درستي قرار دارد. Artificial intelligence مي تواند نحوه يادگيري و مكان يادگيري دانش آموزان را تغيير دهد و حتي برخي از معلمان او را عوض كند.

هوش مصنوعي در حوزه اقتصاد

سيستم هاي هوش مصنوعي در برنامه هاي مالي شخصي، مانند Mint يا Turbo Tax، مي توانند اطلاعات مالي شخصي هر فرد را جمع آوري كنند و به آن ها مشاوره مالي دهند. از برنامه هاي ديگر مانند IBM Watson حتي در روند خريد خانه نيز مي توان استفاده كرد. امروزه نرم افزارها در وال استريت بخش عظيمي از معاملات را انجام مي دهند.

هوش مصنوعي در حوزه قانون و قضا

روند كشف اسناد و مدارك غالبا براي انسان ها بسيار سخت است. اتوماسيون و هوش مصنوعي مي تواند به اين فرآيند كمك كرده و كارآمدتر از زمان استفاده كند. استارتاپ ها در حال ساخت دستيارهاي رايانه اي هستند كه پرسش و پاسخ ها را غربال مي كند و مي توانند با بررسي و طبقه بندي و يك بانك اطلاعاتي ، سؤالات برنامه ريزي شده در زمينه هستي شناسي را پاسخ دهد.

هوش مصنوعي در حوزه توليد

اين زمينه اي است كه ربات ها هرچه تمام تر مي توانند كار را به گردش دربياورند. ربات هاي صنعتي مي توانند تك تك وظايف محول شده را به طور كامل انجام دهند و جدا از كاركنان انساني فعاليت كنند.

با توجه به كاربردهاي گسترده Artificial intelligence در هر حوزه، توصيه مي شود تا هرچه بيشتر با اين علم آشنا شوند و از آن در كسب و كارهاي خود استفاده كنند تا سود بيشتري به كار خود ببخشند.

شركت عامر انديش مي تواند به هوشمند شدن كسب و كار شما و پيشرفت آن كمك كند.